هستیهستی، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه سن داره

هستی فنچ باباش

من هستی هستم(فاطیما)الان ۱۲ سالمه ،یه خواهر کوچولو و یه داداش ۵ ساله دارم ،من ۴ تا اسب دارم و عاشق اسب سواریم ،من عاشق خانوادمم

دیدید گفتم بر میگردم

بعد از کلی وقت دوباره سلام علت دیر آپ شدن وبلاگمون حفظ اصالته یعنی حال نداشتیم ولی حالا که اومدیم هستی بزرگ شده کلی حرف میزنه و تازه کلیم مسافرت رفته تو این 2 ماه  2 هفته تهران بودیم .اواسط خرداد عمه ها و زن عموهای هستی اومدن شیراز بعد از یه هفته همگی با هم رفتیم کیش که خدارو شکر هوا خیلی گرم نبود و کلی بهمون خوش گذشت. 28 خرداد قسمتمون شد بریم پابوس آقا امام رضا و پنج روزم مشهد بودیم و هستی مشهدی شد. اینم چند تا عکس (البته این اواخر عکس انداختن از هستی خیلی سخت شده) این 4 نفر   هستی و همبازیاش تو استخر سارینا       سارینا ،هستی و اتانا...
8 تير 1391

شیرین زبانی های هستی

دختر گلم ماشالا بزرگ شده و هر روزم  شیرین تر میشه.حالا یه سری کلمات وچند تا جمله رو میگه.اولین جملش آب بده بود اونم اینجوری" آب بَدِه " اینم کلماتی که میگه اَدیدم   عزیزم جیدَر   جیگر بیژیر   بگیر آمانی-مانی   مامان شی   شیرپاستوریزه گُ   گل نیش   نیست بیشی   بشین اینم  چند تا از  شیرین زبونی هاش مامان:شالاپ شولوپ هستی:آب بادی   داریم شام میخوریم هستی:آب بَدِ من:آب نداریم دوباره تکرار شد بار سوم هستی:شی یعنی آب نداریم شیر بده       داشت رنگارنگ...
1 خرداد 1391

تولد یک سالگی هستی

٣٠ دی تولد هستی ماه صفر بود پس جشن تولد هستی با تاخیر برگزار شد.دو  تا جشن تولد داشتیم یکی تهران و یکیم شیراز عکسای جشن تهران  را فعلاً نداریم.همه کارای تولد رو خودم انجام دادم. اول از آقای پدر بخاطر تلاشها و همراهیشون تشکر میکنم. تولد رنگین کمونی هستی دختررنگین کمونی ما کارت دعوت     تزیینات سالن       فلش   خوش آمدید   میز میوه کوکیز رنگین کمون کاپ کیک رنگین کمون کیک میز کیک میز عصرونه شامل الویه،کیک مرغ و گردو،سال...
17 اسفند 1390

اولین قدم های هستی

یه هفتس دختر ما راه افتاده.دیگه چار دست و پا نمیره.خدا رو شکر زیاد زمین نمی خوره ولی هزارماشالا باسرعت راه میره خیلی بامزه راه میره مامان فدای قدمای کوچیکت بشه
17 اسفند 1390