10 ماهگی هستی
مامانا یادش رفته بود پست ده ماهگی منو بزاره .حالا هم انیقدر زدمش تا اومده پوستشو بزاره.
از تهران که برگشتیم بابایی برا من کیک گرفت و من ده ماهگیمو جشن گرفتم
از میوه هایی که من خیلی دوس دارم یکیش هندونس یکیشم .....
اینم یکی از مهارتای من تو ده ماهگی پوشتی رو مینداختم میرفتم روش
اینم یکی از شیوه های جدید غذا خوردنم
یکی از بازی های مورد علاقم
اینم من ودختر خالم نرگس
شب شام غریبان امام حسین (ع)
اینم تفریح جدید من
اینم حاجیه خانم هستی
یه روز مامانم صبح زود کار داشت منو گذاشت پیش خاله فاطمه منم موقع بازی خوابم برده بود
دالی بازی
اینم یه شیوه دیگه غذا خوردن
مامانا دیگه خسته شد شب یلدا و 11 ماهگی ایشالاد پست بعدی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی